English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4477 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cycle time U مدت چرخه زمان چرخه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
internal cycle time U زمان چرخه داخلی
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
Other Matches
cyclones U چرخه
cyclone U چرخه
velocipede U سه چرخه
cycled U چرخه
hydrologic cycle U چرخه اب
cycle U چرخه
monocyle U یک چرخه
water cycle U چرخه اب
tricycle U سه چرخه
monocycle U یک چرخه
trike U سه چرخه
cycles U چرخه
rotation U چرخه
tricyclic U سه چرخه
tricycles U سه چرخه
minor cycle U چرخه خرد
display cycle U چرخه نمایش
minor cycle U خرد چرخه
cycle U چرخه زدن
hz U چرخه درثانیه
cardiac cycle U چرخه قلبی
carnot cycle U چرخه کارنو
cycle U چرخ چرخه
menstrual cycle U چرخه قاعدگی
memory cycle U چرخه حافظه
activity cycle U چرخه فعالیت
major cycle U چرخه بزرگ
search cycle U چرخه جستجو
machine cycle U چرخه ماشین
execution cycle U چرخه اجرا
magnetic whirl U چرخه مغناطیسی
life cycle U چرخه دوام
fetch cycle U چرخه واکشی
six by six U ماشین شش چرخه
biorhythm U چرخه زیستی
megacycle U مگا چرخه
duty cycle U چرخه کار
megacycle U میلیون چرخه
hertz U چرخه در ثانیه
four cycle U چهار چرخه
execute cycle U چرخه اجرا
major cycle U بزرگ چرخه
cycles per second U چرخه در ثانیه
cycled U چرخه زدن
instruction cycle U چرخه دستورالعمل
cycle stealing U چرخه دزدی
cyclones U چرخه باد
cycle stealing U مدت چرخه
pedicab U سه چرخه پایی
storage cycle U چرخه انباره
handlebar U دسته دو چرخه
kilocycle U هزار چرخه
cycle time U مدت چرخه
cycles U چرخه زدن
cycling U چرخه زنی
design cycle U چرخه طراحی
tricar U اتومبیل سه چرخه
life-cycles U چرخه زندگی
cycles U چرخ چرخه
cyclone U چرخه باد
circulation of a vector U چرخه بردار
tropical cyclone U چرخه استوایی
life-cycle U چرخه زندگی
cycled U چرخ چرخه
gigacycle U هزار میلیارد چرخه
computer processing cycle U چرخه پردازش کامپیوتر
gramdfather cycle U چرخه پدر بزرگ
kilomegacycle U یک بیلیون چرخه در ثانیه
data processing cycle U چرخه پردازش داده
reset cycle U چرخه باز نشانی
six by six U وسیله نقلیه شش چرخه
born haber cycle U چرخه بورن- هابر
read write cycle U چرخه خواندن و نوشتن
citric acid cycle U چرخه سیتریک اسید
toothed wheel U چرخه دندانه دار
program development cycle U چرخه ایجاد برنامه
read restore cycle U چرخه خواندن و ترمیم
kilomegacycle U هزار میلیون چرخه
tarantass U درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
wagonette U گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
trailer U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailers U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
monorails U ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
monorail U ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
tumbrel or bril U ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
wheel U [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
waggonette U گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presenting U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
present U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
presents U زمان حاضر زمان حال
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
tensing U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses U زمان فعل تصریف زمان فعل
tense U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest U زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
zeitgeist U زمان
thitherto U تا ان زمان
tempos U زمان
tempo U زمان
simultaneously U در یک زمان
cycle time U زمان
time-consuming U زمان بر
time consuming U زمان بر
cotemporaneous U هم زمان
term U زمان
termed U زمان
terming U زمان
synchronous U هم زمان
time of blowing U زمان دم
periods U زمان
coinstantaneous U هم زمان
period U زمان
clock U زمان
date U زمان
dates U زمان
ticker [colloquial] [watch] U زمان
time-piece U زمان
timepiece U زمان
clocks U زمان ها
synchrone U هم زمان
yet U تا ان زمان
stroke U زمان
stroked U زمان
strokes U زمان
stroking U زمان
timed U زمان
times U زمان
contemporaneous U هم زمان
time U زمان
away U از ان زمان
whene'er U هر زمان
thence U از ان زمان
microcycle U واحد زمان
lapse U گذشت زمان
lead time U زمان پیشگیری
physiological time U زمان فیزیولوژیکی
period of concentration U زمان تمرکز
yesterday U زمان گذشته
scheduling U زمان بندی
preterit U زمان ماضی
whoopee U زمان خوشی
lapses U گذشت زمان
prescriptions U مرور زمان
lapsing U گذشت زمان
preparation time U زمان تهیه
lapse of time U مرور زمان
lapse time U زمان کاهش
lost time U زمان گمگشته
non productive time U زمان مرده
nonsynchronous U ناهم زمان
light load period U زمان بار کم
length of time U طول زمان
leisure time U زمان اسودگی
mean time U زمان متوسط
orthogenesis U جبر زمان
peace time U در زمان صلح
peace time U زمان صلح
passtime U زمان گذارستون
multiplication time U زمان ضرب
Recent search history Forum search
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
1روی پوسته تخم مرغ قدم برداشتن چه اصطلاحی در زبان انگلیسی دارد؟
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1شما چه زمان به مکتب میرید.
1شما چه زمان به مکتب میرید.
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com